همه چیز درباره شفقت درمانی

شفقتدرمانی چیست؟
شفقت به معنای همراه شدن با رنج های خود و مهربانی نسبت به خویشتن است به این صورت که دیدگاهی غیرقضاوتی نسبت به خود داشته باشیم. روش اصلی شفقت درمانی، آموزش ذهن مشفق (CMT) است و شامل فعالیت هایی می شود که ویژگی ها و مهارت های مشفقانه ای که منجر به تنظیم هیجانی می شوند را گسترش می دهد.
در انسان حداقل 3 نوع سیستم تنظیم هیجان تکامل یافته است و در درمان مبتنی بر شفقت بر ارتباط بین الگوهای شناختی و 3 سیستم تنظیم هیجان تأکید می شود.
سه سیستم عبارت اند از: سیستم تهدید و حفاظت، سیستم انگیزش و جست و جوی منبع و سیستم تسکین و آرامش و هدف شفقت درمانی ایجاد تعادل در این سه سیستم تأثیرگذار است.
تاریخچه شفقت درمانی
درمان متمرکز بر شفقت در اوایل قرن 21 توسط پل گیلبرت توسعه یافت و شامل تئوری ها، اصول و فنونی از مکاتب مختلف روانشناسی و روش های درمانی است.
برخی از مؤلفه های اصلی این رویکرد عبارتاند از:
- درمان شناختی رفتاری
- روانشناسی تحولی
- روانشناسی اجتماعی
- نوروساینس
- فلسفه بودایی
پل گیلبرت در سال 2000، درمان متمرکز بر شفقت که درمانی چند وجهی است را بر اساس درمان های شناختی – رفتاری و سایر درمان ها پایه گذاری کرد. این درمان بر اساس تعریفی از محبت یا مهربانی در سنت بودایی مطرح شده است؛ که شفقت را اینگونه تعریف می کنند: «حساسیت به آزار و عذاب کشیدن خود و دیگران، با مسئولیت تلاش برای کاهش و جلوگیری از آن».
دالایی لاما اغلب تأکید می کند: «اگر میخواهید دیگران شاد باشند، روی شفقت تمرکز کنید و اگر میخواهید خودتان شاد باشید، باز هم روی شفقت تمرکز کنید».
گیلبرت مطرح می کند تمام درمانگران باور دارند که درمان باید مشفقانه باشد؛ یعنی مملؤ از احترام، حمایت و مهربانی باشد. این موارد به مؤلفه های اصلی که راجرز در رابطه ی درمانی خود مطرح کرده است شباهت دارد؛ یعنی توجه مثبت نامشروط، اصالت و همدلی. در واقع مؤلفه های راجرز زمینه ی رابطه ی مشفقانه را در درمان فراهم می کنند.
افراد با احساس شرم و خودانتقادی بالا، نسبت به رضایت و امنیت و مهربانی با خود و دیگران، دشواری های بسیاری را تجربه می کنند و حتی اگر بتوانند درمان های دیگر را از نظر شناختی و رفتاری اجرا کنند، اما نیاز دارند احساس شفقت و مهربانی را در کنار درمان های دیگر تجربه کنند.
شفقت دارای سه جریان مختلف است:
- شفقت به دیگران
- دریافت شفقت از دیگران
- شفقت به خود
شفقت ورزیدن به خود
خیلی از اوقات که شکست میخوریم یا ناکام میشویم دست به سرزنش یا تنبیه خودمان میزنیم. این کار را معمولاً به این دلیل انجام میدهیم که دیگر اشتباه گذشته را دوباره تکرار نکنیم. اما از آنجا که این کار را تا به حال صدها بلکه هزاران بار انجام دادهایم میتوان پرسید که اگر سرزنشگری و تنبیه خود موثر بود الان تبدیل به افرادی کامل و بری از خطا تبدیل نشده بودیم؟ واضح است که چنین نیست و ما از آنجا که انسان هستیم اشتباه کردن و شکست خوردن بخش طبیعی زندگی ما است. سرزنشگری و تنبیه خود نه تنها موثر نیستند که بر اساس پژوهشهای بسیاری که در دنیای علم روانشناسی انجام شده، اکنون با اطمینان میتوان گفت که یکی از عوامل مشکلات روانشناختی هستند. حالا سوال مهم این است که اگر سرزنش و تنبیه خود نه تنها موثر نیست بلکه مضر هم هست، پس به جای این کارها در مقابل گرایش رایج ذهن به سرزنش و تنبیه خود، چه کار دیگری میتوان کرد؟ یکی از پاسخهای مفید به این سوال شفقت ورزیدن به خود است؛ که میتوان آن را شیوه کاملا جدید ارتباط با خود نامید. برعکس تنبیه و سرزنش خود باز پژوهشهای روانشناختی نشان میدهد که تمرین مهربانی و مشفق بودن با خود اثرات مفید بسیاری از افزایش عزتنفس تا پیشگیری از افسردگی و اضطراب را دارد.
مشکلاتی که با شفقت درمانی، تحت درمان قرار میگیرند
- اضطراب
- شرم
- خودانتقادی
- افسردگی
- اختلالات خوردن
- خشم
- خودآسیبی
- روانپریشی.
شفقت درمانی از برخی شواهد عینی نشأت گرفته است
اول اینکه افرادی که از میزان بالایی از شرم و خودانتقادی رنج می برند، نسبت به افراد دیگر در مهربانی و شفقت به خود، سختی بیشتری را متحمل می شوند.
دوم، ما آگاه هستیم که منشأ شرم و خودانتقادی، سوء استفاده، مسائلی مثل قلدری، هیجانات به شدت سرکوب شده در محیط خانواده و فقدان محبت است. افرادی که در معرض این قبیل وقایع و هیجانات هستند، به خاطر حساسیت هایی که نسبت به طرد شدن و انتقاد پیدا می کنند، به سرعت به خود حمله می کنند و دنیای درون و بیرون را به صورت دشمنانی برای خویشتن درک می کنند.
سوم اینکه اگر بخواهیم در درمان بر روی شرم و خودانتقادی تمرکز داشته باشیم، باید روی خاطرات و تجارب اولیه تمرکز کنیم که مانند مداخلات درمانی تروما عمل خواهد کرد.
چهارم اینکه بعضی مراجعان در تکالیف شناختی و رفتاری یک درمان درگیر می شوند و می توانند برای افکار منفی خود جایگزین هایی پیدا کنند، اما همچنان در درمان ضعیف هستند. در واقع می دانند باید افکار جایگزین داشته باشند، اما حس بهتری نمی توانند داشته باشند. یا آنکه می دانند نباید شرم داشته باشند ولی با این حال، هنوز هم حس شرم در آن ها پا بر جا است.
تمامی موارد ذکر شده ضرورت توجه به شفقت را به عنوان یک مؤلفه ی درمانی بیشتر کرد.
تبیین اختلالات روانی
رویکرد شفقت درمانی معتقد است بسیاری از افرادی که دچار اختلالات روانی هستند، سیستم تهدید و حفاظت در آن ها بسیار فعال تر از سایرین است و در نتیجه ی فعالیت بالای آن سیستم، احساساتی مثل استرس و نگرانی تشدید می شوند و از طرفی در این افراد، سیستم رضایت و تسکین نیز در سطوح پایینی از رشد قرار دارد و افراد با اختلالات روانی هرگز نتوانسته اند این سیستم را در خود رشد و پرورش دهند.
درمانگر می تواند برای مراجعانش تشریح کند که رویدادهای کودکی و دوران ابتدایی رشد انسان، چگونه می تواند در شکل دهی سیستم حفاظت در برابر تهدید مؤثر باشد و به دنبال آن سیستم های امنیت ایجاد شوند.
شفقت درمانی، حمله به خود و خودانتقادی و احساس شرم نسبت به خویشتن را عامل اصلی ایجاد اختلالات روانی می داند. افرادی با احساس خودانتقادی و شرم بالا، سیستم انگیزشی یا تهدید و حفاظتشان به نسبت سایر افراد، بیشتر فعالیت می کند.
هم چنین این افراد حس از رضایت و امنیت پایین تری نسبت به خود و دیگران برخوردار هستند و سیستم تسکین دهنده شان رشد فعالیت کمی دارد. در نتیجه ی نداشتن احساس تسکین، اضطراب در افراد تشدید می شود و موجب ایجاد سبک های دلبستگی اجتنابی می شود.
درمان متمرکز بر شفقت چگونه کار می کند؟
طبق درمان متمرکز بر شفقت، سیستم های تهدید، محرک و امنیت در طول تاریخ بشر تکامل یافته اند تا بقا را تسهیل کنند. انسان های اولیه برای آنکه از تهدیدها اجتناب کنند یا بر آنها چیره شوند، به دنبال منابعی مانند غذا یا صمیمیت بودند و از مزایای عضویت در یک اجتماع بهره مند می شدند.
طرفداران شفقت درمانی معتقدند این سیستم ها هنوز فعال هستند و امروزه بر احساسات، اعمال و اعتقادات انسان تأثیر می گذارند. اگر محرک تهدید کننده ای دریافت شود، به عنوان مثال، فرد ممکن است احساسات مختلفی (مانند ترس، اضطراب یا عصبانیت) را تجربه کند، رفتارهای مختلفی از خود نشان دهد (تسلیم،جنگ یا گریز) و همچنین درگیر اعتقادات و تعصبات شناختی خاصی شود.
سیستم محرک تلاش می کند تا ضمن ایجاد احساس پیش بینی و لذت، افراد را به سمت اهداف و منابع مهم سوق دهد. افرادی که دارای سیستم محرک بیش از حد تحریک شده هستند ممکن است رفتارهای خطرناکی مانند اعمال جنسی غیر ایمن یا سوءمصرف مواد مخدر و الکل از خود بروز دهند.
سیستم امنیت با احساس شادی و خوشبختی در ارتباط است که این احساسات با لذت جویی همراه نیستند و فقط به دلیل عدم وجود تهدید ایجاد نشدهاند، بلکه این حالت آرامش مثبت معمولاً به علت آگاهی از روابط اجتماعی، مراقبت و ایمنی ایجاد شده است و این سیستم تسکین دهنده، به عنوان یک تنظیم کننده برای هر دو سیستم تهدید و محرک عمل می کند.
تکنیک ها و تمرینات در شفقت درمانی
تمرینات قدردانی
اینها تمریناتی است که مراجع را ترغیب می کند فعالیتهایی را که از آن لذت می برد، بچشد.
ذهن آگاهی
تمرینی است که کمک میکند فرد آگاه باشد و مشاهده کند آنچه را که در درون و بیرون از خود اتفاق می افتد، به روشی غیر داوری و عینی.
تصویرسازی متمرکز بر شفقت
این تمرینات از تصاویر هدایت شده برای تحریک ذهن و سیستم تسکین دهنده فرد استفاده می کنند.
ذهن مشفق (CMT) بیشتر برای افرادی که با شرم و انتقاد از خود دست و پنجه نرم می کنند قابل استفاده است، اما همه میتوانند نسبت به خود کمی مهربانتر باشند.
فرایند تغییر با شفقت درمانی
هنگامیکه افراد شروع به کار بر روی مشکلات روان شناختی می کنند ، اغلب متوجه می شوند که در مسیر تغییر باید گام هایی بردارند یا مراحلی را طی کنند.
مرحله یک : فرد متوجه مشکل در هیجانها و رفتارهایش میشود. واکنش اولیه افراد می تواند انکار یا برون ریزی و یا توجیه باشد. یا حتی ممکن است درک درستی از موضوع نداشته باشند و فکر کنند همه همین مشکل را دارند یا اصلا مشکلی ندارند.
مرحله دوم: فرد متوجه میشود مشکلاتی دارد و در رنج است. بدون آنکه به فکر درستی نسبت به آن داشته باشد دنبال واکنش هایی نظیر خشم و الکل یا سیگار، مواد، و افراط در خوردن می رود. بدینوسیله فرد دنبال احساس بهتری است.
مرحله سوم: در این مرحله فرد نیاز به پیدا کردن راه حل را حس می کند. متوجه می شود درباره ی رفتار های خود تصمیم بگیرد، نه اینکه اجازه دهد هیجان ها برایش تصمیم بگیرند، گویی بخشی از ذهنش مشاهده گر احساسات و رفتارهایش شده. آگاهی از رنج و ظهور رنج در ذهن، آگاهی از اینکه نیازی نیست برون ریزی کند، و آموزش دادن به خود برای مشاهده ذهن می شود.
مرحله چهارم: فرد همزمان با رشد حس شفقت، شیوه هایی برای کنار آمدن با هیجانات دشوار پیدا کرده است. با گذشت زمان هیجانات سریعتر خاموش میشوند. و او شروع به تمرین توجه، تفکر، و رفتار شفقت آمیز می کند. در این مرحله او خود را پذیرای تفکر توجه مندانه به ذهن های دیگران و خودش میکند.
مرحله پنج: افراد مسئول تجربه های اولیه زندگی خود نیستند. ولی میتوانند ذهن خود را توسعه داده و در مسیر رشد قرار گیرد. هرچند که در طی این مسیر گاهی به بیراهه می رود یا کار برایش سخت می شود. ولی یاد میگیرد با شفقت به خود و دیگران نظر کند. با نگرش شفقت آمیز نسبت به خود به تدریج استرس ها کاهش یافته و ذهن از سرگردانی نجات پیدا میکندو آرامش بیشتری احساس می کند.
چند تمرین ساده از نظر شفقت درمانی
۱-شفقت درمانی می گوید، هنگام درد کشیدن چند نفس عمیق بکشید دست خود را روی قلبتان بگذارید و با خود بگویید که من در این لحظه در حال درد کشیدن هستم.
این کار کمک زیادی به فرد می کند و فرد این را متوجه می شود که تنها نیست و درد و رنج بخشی از زندگی هستند.
۲-سعی کنیم در مواقع درد و رنج، درد و رنجمان را بپذیریم که این پذیرفتن به معنای تسلیم بودن در برابر عامل درد نیست، بلکه به این معنی است که از درد خودمان فرار نکنیم و یا سعی نکنیم که آن را سرکوب کنیم.
این کار نیز باعث می شود که بدانیم ما تنها در این دنیا درد نمی کشیم.
۳-در مواقع درد، در ذهن خود فرض کنیم یک آدم صبور، مهربان، آرامش بخش با درک بسیار بالا وجود دارد که ما را هیچ قضاوتی نمیکند، چنین فردی را در آغوش می گیریم و درباره تمام مشکلاتمان با اون صحبت می کنیم.
این تمرین باعث می شود آن بخشی از وجود ما که ناراحتی و درد دارد و احساس تنهایی می کند به آرامش برسد.
محدودیت های شفقت درمانی
اگرچه شفقت درمانی ممکن است برای کسانی که به دنبال مفاهیمی مثل آرامش و مراقبت هستند مؤثر باشد، اما همه افراد این ویژگی را ندارند و این درمان برای همه نمیتواند اثرگذاری داشته باشد.
برخی از افراد تحت درمان ممکن است از شفقت بترسند، برخی ممکن است احساس کنند که لیاقت درمان مشفقانه را ندارند و حتی ممکن است برای برخی افراد درک مشفقانهی خود مسئلهای دشوار و چالش برانگیز باشد.
همچنین ممکن است نسبت به تمریناتی مثل ذهن آگاهی و تصویرسازی مشفقانه نیز مشکلاتی پیش بیاید. به این صورت که برای تعدادی از افراد ورود به حالت ذهن آگاهی دشوار باشد و شکست منجر به خودانتقادیهایی از جانب فرد شود.
ممکن است برخی نتوانند بر روی تصاویر مشفقانه تمرکز کنند یا آن را حس کنند و ممکن است استفاده از تصاویر افراد یا رویدادهای آشنا، تداعی های نامطلوب و تجربیات منفی گذشته را به ذهن افراد متبادر کند. همچنین برای اشخاصی که خشم یا عصبانیت شدیدی را تجربه می کنند، احتمال آنکه شفقت درمانی کمتر موثر باشد، زیاد است.
هدف شفقت درمانی
شفقت درمانی به ما کمک می کند تا تصورات منفی را که زاییده مغزمان هستند کنار بگذاریم، تفکراتی مانند خود انتقادی، خود سرزنشگری و قضاوت
همچنین شفقت درمانی سبب می شود نسبت به خود و دیگران شفقت و مهر بورزیم تا بتوانیم در مسیر یکی از رویاهای بشر که آرامش ذهن است گامی برداریم.
هدف این رویکرد کمک به بهبود روانی و هیجانی افراد به وسیله تشویق کردن آنها به مشفق بودن با خودشان و دیگران است.
میشه لطفا منبع یا نویسنده این مطلب رو بنویسید، برای تحقیقم نام منبع رو لازم دارم.
ممنون میشم