طرحواره ایثاگری افراطی

طرحواره ایثار هم نوعی از تلهها و طرحوارههایی است که در ذهن برخی از افراد وجود دارد و به موجب آن، مدام دوست دارند که به نیازهای دیگران دقت و توجه داشته باشند و خود را برای دیگران فدا کنند. در واقع، کسانی که اسیر تله ایثار هستند، به شکلی افراطی میخواهند دست به ازخودگذشتگی و فداکاری برای دیگران بزنند.
ایثار بهطور کلی به معنای فداکردن خود برای رساندن دیگران به خواستهها و نیازهایشان است. ایثارکردن یعنی از خودگذشتن. حالا زمانی که چنین عملی حالتی افراطی و بیش از حد به خود میگیرد، یعنی فرد در طرحواره ایثار افتاده است.
تمرکز افراطی بر ارضاء نیازهای دیگران در زندگی روزمره که به قیمت عدم ارضای نیازهای خود فرد تمام میشود رایج ترین دلایل انجام این کار عبارتند از:
– جلوگیری از آسیب رساندن به دیگران،
– جلوگیری از احساس گناه ناشی از خودخواهی یا تداوم ارتباط با افراد نیازمند،
– این امر اغلب از حساسیت بیش از حد نسبت به درد و رنج دیگران ناشی می شود.
چنین طرحوارهای منجر به این احساس می شود که نیازهای فرد ایثارگر به قدر کافی ارضاء نمی شوند و همچنین باعث رنجش افرادی می شود که او از آنها نگهداری میکند
نشانه های طرحواره ایثار
1- نیازهای خودم را بعد از نیازهای دیگران قرار می دهم و گرنه احساس گناه می کنم.
2- هر چقدر هم که کار داشته باشم باز هم وقتی نیاز باشد از کارم می زنم و به کار دیگران می رسم.
3- مردم مرا فردی می بینند که برای دیگران زیاد کار می کنم، ولی برای خودم کاری نمی کنم.
4- برای من خیلی دشوار است که از دیگران بخواهم نیازهایم را برآورده کنند.
5- تنها وقتی خوشحال می شوم که بتوانم اطرافیانم را خوشحال کنم و کاری برای آن ها انجام دهم.
ریشه های تحولی طرحواره ایثار
۱- انتظار زیاد والدین از کودک
۲- زمانی که شخص فقط با برآورده کردن نیازهای دیگران مورد توجه قرار می گرفت
۳- بی اهمیتی والدین به نیازهای کودک
۴- تشویق بزرگترها به بی توجهی به نیازهای خود
۵- نقش والدگونه پیدا کردن کودک یا نوجوان
تاثیر تله ایثار در روابط عاطفی
طرحواره ایثار خود را در روابط عاطفی نیز نمایان می کند. این افراد اکثراً با کسانی ارتباط برقرار میکنند که مشکلی دارند. مثلا، آنها مجذوب افرادی هستند که اعتیاد یا معلولیت جسمی دارند، و یا از نظر مالی تامین نیستند، خانواده آنها را طرد کرده، طلاق گرفته اند و یا دچار شکست عاطفی هستند.
آنها به دو دلیل جذب چنین روابطی میشوند:
1) آنها در این روابط میتوانند همچنان الگوی ایثارگری خود را ادامه دهند. آنها تنها این نوع از رابطه را بلد می باشند. در رابطهای که بر اساس ایثارگری و خدمت نباشد، آنها سردرگم اند و نمی توانند نقشی برای خود بیابند.
آنها همواره بهدنبال روابطی هستند که بتوانند نقش فرد ایثارگر را در آن بازی کنند. زیرا تنها این نقش برای آنها آشناست. اما پس از مدتی از شروع رابطه به دلیل آنکه پاسخ مورد انتظار خود را در قبال فداکاری بسیار خود از طرف مقابل نمی گیرند، احساس می کنند از خود گذشتگی آنها درک نشده است.
2) افراد ایثارگر از درون احساس بی ارزشی دارند و تنها در صورتی خود را شایسته محبت و توجه دیگران می دانند که خدمتی برای دیگران کرده باشند. به همین دلیل آنها جذب رابطه با افراد مشکلدار میشوند تا با تلاش برای حل مشکل او، خود را لایق محبت او بدانند. زیرا بر اساس تجربیات کودکی خود بر این باورند که تنها در اینصورت ممکن است شایسته ی توجه و محبت دیگران قرار بگیرند.
اهداف درمان تله ایثار
– یکی از مهم ترین اهداف درمان، این است که بیماران متوجه شوند همه انسانها برای ارضاء نیازهایشان حقوق مساوی دارند. حتی اگر تجربه نشان بدهد که این بیماران از دیگران قوی ترند، اما واقعیت این است که بیشتر آنها در دوران کودکی از نظر هیجانی با محرومیت مواجه شده اند.آنها خودشان را فدا کرده اند و اصلا به نیازهای خودشان نپرداخته اند. بنابراین انسانهایی نیازمندند. در واقع آن قدر نیازمندند که از بیشتر افراد ضعیفی که خودشان را صرف کمک به آنها می کنند، نیازمندترند. بیمارانی که طرح واره ایثار دارند، آگاهی چندانی از نیازهای خودشان ندارند. آنها معمولا به ناکامی نیازهای خودشان توجه نمی کنند تا بتوانند به ایثارگری خود را ادامه دهند.
– هدف مهم درمان، کمک به بیماران است تا به این نکته پی ببرند که خودشان نیاز هایی دارند که ارضاء نمی شود، حتی اگر از چنین نیازهایی آگاه نباشند و این که خودشان بیش از هر کس دیگری حق دارند نیازهایشان را ارضاء کنند. علیرغم هرگونه نفع ثانویه ای که این طرح واره به ارمغان می آورد، ولی با این حال، بیماران، هزینه گزافی در قبال ایثارگری خود می پردازند.
آنها به خاطر مراقبت و دلسوزی بیش از حد از دیگران، از ارضاء کامل نیازهای خود باز می مانند. یکی دیگر از اهداف درمان، کاهش مسئولیت پذیری افراطی بیمار است. درمانگر به بیماران نشان می دهد که آنها اغلب در ضعف و درماندگی دیگران اغراق می کنند. بیشتر افراد آن قدرها هم که بیمار فکر می کند، ضعیف و درمانده نیستند. اگر بیمار به آنها کمتر کمک کند، آنها باز هم می توانند به خوبی زندگیشان را اداره کنند.
– جالب این که در بیشتر موارد، اگر بیمار به دیگران کمتر کمک کند، آنها مشکل خاصی پیدا نمی کنند و درد طاقت فرسایی را نیز تجربه نخواهند کرد.
– یکی دیگر از اهداف درمان، اصلاح محرومیت هیجانی بیمار است. درمانگر، بیماران را تشویق می کند به نیازهای خودشان توجه کنند، به دیگران اجازه دهند به نیازهای آنان رسیدگی کنند، خواسته های خود را مستقیم تر مطرح کنند و به آسیب پذیری خود اذعان نمایند.
– از طرف دیگر به آنها یاد می دهد، خودشان را افرادی قوی و قدرتمند جلوه ندهند چون این کار نوعی جبران افراطی طرح واره است.
توصیه هایی برای رهایی از تله یا طرحواره ایثار
۱- بدانید که شما مسئول زندگی دیگران نیستید
۲- بر عزت نفس خود کار کنید. فکر نکنید که اگر دیگران شما را تایید نکردند از شخصیتتان کم می شود.
۳- به صورت پلکان معکوس از خدمات خود کم کنید؛ یعنی اگر مثلا روزی ۵ ساعت در خدمت دیگران بودید، امروز چند دقیقه کمتر کار کنید. چند تا از کارهای کوچک که هر روز برای کسی انجام می دادید را الان انجام ندهید.
۴- یادتان باشد که وقتی شروع می کنید به کم کردن خدمت رسانی های خود، ابتدا دیگران شما را سرزنش می کنند. ولی ادامه دهید. در مقابل تعجب دیگران توجیهی نسازید. با لبخند موضوع را عوض کنید.
۵- بدانید که این درون شما هست که نیاز به مراقبت دارد. چون زیاد از آن مراقبت نمی کنید، روی به مراقبت کردن از دیگران می آورید.
۶- توانایی نه گفتن را در خود تقویت کنید. با دلیل های مناسب گاهی تمرین کنید که به دیگران نه بگویید.
۷- تلاش کنید بیشتر “نه” بشنوید. اغلب افرادی که تله ایثار دارند، نمی خواهند”نه” بشنوند.
به صورت خلاصه بیان می کنیم که رهایی از تله ایثار، برابر است با افزایش عزت نفس. عزت نفس به معنای دوست داشتن عمیق خود است. وقتی شما خود را عمیقا دوست داشته باشید از درون خود شادی و ارزشمندی را می گیرید و دیگر نیازی به تایید دیگران ندارید. همان گونه که گفتیم، طرحواره ایثار به نوعی به ما القا می کند که باید ارزشمندی را از دیگران بگیریم. در حالی که ارزشمندی در درون خودمان هست.
تقویت عزت نفس برای رهایی از تله ایثار
۱- وقتی در مقابل دیگران هستید ببینید از درون چه نیاز احساسی دارید. مثلا آیا می ترسید و نیاز به امنیت دارید؟ یا نیاز دارید کسی شما را دوست داشته باشد یا هر نیاز درونی دیگر.
۲- آن چه دوست دارید را برای خود انجام دهید. اگر چیزی را دوست دارید ولی نمی توانید به دست بیاورید که بپذیرید. ولی اگر چیزی است که خارج از دسترس شما نیست آن را برای خود تهیه کنید. یادتان باشد شما خودتان بهترین برای خودتان هستید. تا زمانی که خودتان را دوست نداشته باشید و کاری برای خود انجام ندهید کسی برای شما کاری نمی کند.
درمان طرحواره ایثار
۱- نکته اول در درمان طرحواره ایثار، مراجعه به یک درمانگر و مشاوره گرفتن از اوست.
۲- از روابطی که طرحواره ایثار را در ما فعال میکند، اجتناب کنیم. افرادی که سوءاستفادهگر هستند و بار مسئولیتهای خود را بر دوش ما میاندازند. افرادی که ویژگیهای کودکانه دارند، ما را در نقش والد قرار میدهند. افرادیکه طرحواره ایثار دارند، جذب افراد بیمسئولیت و کودکوار میشوند و نقش مادری یا پدری را در رابطه عهدهدار میشوند. در طول رابطه، طرف مقابل همواره کودکانهتر رفتار میکند و شما نیز مسئولیتهای بیشتری را میپذیرید.
۳- آنچه که فرد را وادار به پذیرفتن مسئولیتهای زیاد میکند، احساس گناه است. احساس گناه باعث میشود آنها نتوانند به دیگران نه بگویند. گفتگو با خود در این زمانها میتواند به فرد کمک زیادی بکند. فرد باید از خود بپرسد چرا من احساس گناه میکنم؟ آیا این احساس گناه صحیح است و یا بر اساس طرحواره ایثار در من میباشد؟ در کودکی چه زمانهایی شبیه این احساس را داشتهام؟ چه خاطرهای از کودکی در ذهن دارم؟ آیا این احساس گناه من در حال حاضر به کودکی من مرتبط نمیباشد؟
۴- افراد ایثارگر همواره بهصورت یکطرفه به درد و دل دیگران گوش میدهند. باید تلاش کنید تا بیشتر بهجای گوش کردن به درد و دل دیگران، حرفهای درونتان را به دیگران بزنید و از دیگران طلب کمک کنید.
۵- باید مطمئن باشید دیگران نیز توانایی دارند و بدون کمک شما نیز میتوانند به نیازهای خود بهنحو مطلوب رسیدگی کنند.
۶- فرد ایثارگر خطای شناختی همه یا هیچ را دارد. او باور دارد اگر در جاییکه تمایل و یا توان ایثارگری برای شخصی را ندارد، این بهمعنای خودخواه بودنش است. در حالیکه باید بهخود یادآور شوید که ویژگیهای انسانی از جمله ایثارگری و کمک به دیگران، صفر یا صد نمیباشند. شما باید فرا بگیرید که همه انسانها و از جمله خودتان را بهصورت طیفی ببینید. حتی فداکارترین افراد نیز همیشه و همهجا و نسبت به همهکس فداکاری نمیکنند. انسانها هر روز برای بهتر شدن تلاش میکنند، ولکن هیچ انسانی کامل نمیباشد.
۷- در فرد ایثارگر بیشتر خود والد فعال میباشد. والد همواره بیشترینها و بهترینها را بدون توجه به واقعیتهای موجود میطلبد. والد خود تنبیهگر است و مدام از فرد ایراد میگیرد و در او احساس گناه ایجاد میکند. با نوشتن نامه از سوی خودِ بالغ و تلاش برای دیدن جریانات و روابط از منظر بالغ، با والد سرزنشگرتان گفتگو کنید. همچنین به او خواستههای نامعقول و غیرواقعبینانهاش را یادآوری کنید.
۸- مهارت نه گفتن را یاد گرفته و تمرین کنید.
۹- به خود یادآور شوید که قرار نیست همیشه و همهجا، همه افراد را راضی نگاه دارید. اتفاقاً شاید لطف مکرر شما باعث گمراهی فرد دیگر شود و اجازه ندهد او تواناییهای خود را پیدا کند. بهخود یادآور شوید که اتفاقاً همواره پاسخ مثبت دادن به دیگران میتواند از خودخواهی من ناشی شود. زیرا من ترس از مواجههشدن با اضطراب دوستنداشتنی بودن دارم. خود را قانع نکنید که ایثارگری امری اخلاقی است. زیرا وقتی ایثارگری از فردیکه طرحواره ایثار دارد سرمیزند، دیگر آن را نمیتوان اخلاقی دانست، بلکه ایثارش عین خودخواهیاش است.
ممنون از مطلب جامع و مفیدتون. خیلی گشتم تا مطلبی درخصوص مشکلم پیدا کنم. نوشتهی شما خیلی کمکم کرد🙏